۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

چرا خامنه ای دعوا با روحانی را کش می دهد؟

سایت علی خامنه ای از دیدار امروز رهبر جمهوری اسلامی و مردم و مسئولان یک عکس جالب توجه منتشر کرده است. حسن روحانی، رییس جمهور با سیمایی خندان و متواضعانه در مقابل رهبر ایستاده و خامنه ای با نگاهی مهربان به او لبخند می زند.
این تصویر همدلانه هیچ نسبتی با ادبیات جاری بین رهبر و رییس جمهور ایران ندارد. تناقض گفتاری بین ادبیات خامنه ای و روحانی پدیده غیرمنتظره ای نیست. ۱۲ مرداد ۹۲، رهبر جمهوری اسلامی در مراسم تنفیذ حکم حسن روحانی به عنوان رییس جمهور، با وجود اینکه گفت «من تایید می کنم» نظر رییس جمهور را «در زمینه برخورد حکمت آمیز با مسائل گوناگون»، بلافاصله توضیح داد «ما دشمنانی داریم که اینها زبان عقلانی هم خیلی سرشان نمی شود.» در واقع فاصله گذاری خامنه ای بین خودش و روحانی یک کوشش دامنه دار است.


پیش از آن اما علی خامنه ای ۶ مرداد ۹۲ در دیدار به دانشجویان درباره برخورد با دولت به آنها چند توصیه کرد: «بگذارید یک مقداری وقت بگذرد»، «انتقاد با عجیب جویی تفاوت دارد»، «نباید توقعات را به قدرت بالا برد که از توان منطقی خارج باشد» و «واقعیت ها را دید». با این حال در طول سه سال گذشته او تقریبا به هیچکدام از این توصیه ها عمل نکرده است. رهبر جمهوری اسلامی بی پروا و علنی و مداوم از حسن روحانی انتقاد می کند،‌ تقریبا در همه حوزه های داخلی و خارجی. او خیلی زود انتقادات خودش را شروع کرد. نخستین ضربه کاری به دولت را ۱۵ اسفند ۹۲ زد که در حوزه مسائل فرهنگی اعلام نگرانی کرد و از آن پس در سخنرانی های خامنه ای می توان سهمیه ماهانه و گاه هفتگی برای دولت رصد کرد.
نکته دیگر به سطح انتقادهای او باز می گردد که به دخالت مدام در جزییات کشیده شده است. البته شخصیت اش اینگونه است. او بارها در توصیف تجربیات خویش به تجربه دوران ریاست جمهوری اش اشاره و گفته از مشکلات حوزه اجرایی آگاه است. خامنه ای در عین حال به سبب تکثر نهادهای زیرمجموعه اش درگیر فعالیت اجرایی است. با این حال خامنه ای همواره به ویژه در پرونده های کلان مانند پرونده هسته ای ژست عدم دخالت در جزییات را می گرفت و تاکید می کرد دخالت در جزییات کار او نیست. اکنون او این ظاهرسازی را کنار گذاشته و با لحنی طلبکارانه به انتقادهای جزیی از دولت می پردازد، انتقادهایی که گاه به عیب جویی شباهت دارد.
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه این روند که شکل نوعی لجاجت سیاسی دارد، ادبیات پوپولیستی انتخاب کرده است. او با تاکید بر واژه هایی چون منافع ایران، ایران، خلیج فارس، مردم، تولید داخلی، رفع تحریم، رونق اقتصادی و ... تلاش دارد در کنار مردم بایستد. به موازات این انتخاب رهبر جمهوری اسلامی پیشگام بالابردن توقع از دوران پسابرجام است. او به عنوان فرمانده ارشد تیم مذاکره کننده ایرانی به خوبی به واقعیت های دشوار بازگشت اقتصاد ایران به دوران پیش از تحریم آگاه است ولی با چشمان بسته و مشت های گره کرده، رویدادهای رخ داده در دوران پسابرجام را «خسارت محض» توصیف می کند. او چرا چنین می کند؟
۱) رهبر جمهوری اسلامی در حال بازسازی شخصیت خود است. در طول مذاکرات هسته ای علیرغم نق های مداوم او درباره نحوه یا نتایج مذاکرات، او در نهایت مهر امضا بر برجام زد و آن را پذیرفت. چه مذاکرات هسته ای را پروژه خودش بدانیم و چه ندانیم، برداشت عمومی تندروهای حامی خامنه ای از پذیرش برجام معنایی دور از جام زهر نداشت. چنان معنایی در ذهنیت عمومی نسبت به یک رهبر تاثیرگذار است. ۲۸ بهمن ۹۱ هنگامی که او در جدال بین محمود احمدی نژاد و خانواده لاریجانی سمت لاریجانی ها ایستاد، احمدی نژادی ها اطاعت کردند ولی تصویر خامنه ای هرگز برای آنها تصویر پیش از ۲۸ بهمن ۹۱ نشد. همین تصویرسازی را می توان در همراهی نهایی او با حسن روحانی در دوگانه حسن روحانی-سعید جلیلی معتبر دانست. ۳۰ تیرماه ۹۴ در دیدار با دانشجویی از او پرسیده شد که «تکلیف مبارزه با استکبار پس از مذاکرات چیست؟» سوالی که از نگرانی و بلاتکلیفی می آید و رهبر جمهوری اسلامی کوشید آن را مرتفع کند: «مگر مبارزه با استکبار تعطیل پذیر است؟ ... خودتان را آماده کنید برای ادامه مبارزه با استکبار.»
۲) رهبر جمهوری اسلامی در حال تخریب شخصیت دیگران است. در طول سه سال گذشته خامنه ای تنها در عرصه داخلی با یک دولت متمایل به مذاکره با غرب مواجهه نیست- که باید شخصیتش تخریب شود-، بلکه در سوی دیگر میز یک دولت آماده معامله و دادن امتیاز برای گسترش دامنه روابط وجود دارد که دنبال فرصت می گردد. چنین تصویری برای رهبر جمهوری اسلامی می تواند یک ابزار فشار قوی باشد. او در طول مذاکرات به طور مداوم وجوه منفی آمریکا را برجسته می کرد ولی در نهایت دولت اوباما به اندازه ای امتیاز داد که معامله شکل بگیرد. این میل در دوران پسابرجام هم به صورت مداوم از سوی جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا تبلیغ می شد. در مقابل اما رهبر تلاش مداوم کرده با بزرگنمایی مکرر مشکلات اجرایی شدن تحریم ها، کماکان به تصویرسازی منفی از دولت آمریکا ادامه دهد تا مجبور به تایید برجام دیگری نشود. او در این مسیر حتی تهدیدهای معمولی سناتورهای جمهوری خواه آمریکایی را به نام دولت آمریکا بزرگنمایی می کند و قبل از اینکه دولت فرصت واکنش پیدا کند، در مقام سخنگوی وزارت امورخارجه ایران ظاهر می شود تا پیام های مطلوب را به داخل و خارج صادر کند. می توان پیش بینی کرد حداقل تا پایان دوران ریاست جمهوری اوباما این رویکرد ادامه خواهد یافت و او بر طبل ایده «دستکش مخملی و دست چدنی» خواهد نواخت تا بستری برای توسعه روابط پیدا نشود و یا حداقل کانال های موجود از کنترل او خارج نشوند.
۳) در دوران پسابرجام خامنه ای به موازات فشارهای بی پایان بر دولت، رفتار ایجابی هم داشته و پیشنهاد به دولت داده، به عنوان نمونه از توسعه روابط با روسیه و چین دفاع کرده، اقتصاد مقاومتی را توصیه کرد و قرارگاهی برای این منظور تشکیل داده است. این مدل های ایجابی برای محقق شدن نیازمند نقش آفرینی حداکثری بازیگران اقتصادی نزدیک به رهبری و نهادهای تحت مجموعه او هستند. در واقع بخش مهمی از این فشارها برای حفظ موقعیت مهره های رهبری در بازی های کلان اقتصادی، دیپلماسی و سیاسی صورت می گیرد. خشم او در ماجرای ورود دولت به بورسیه که در واقع اختصاص دادن سهمیه به مهره های مطلوب حکومتی بود، یک چشمه از این مدل فشار است که در ماه های اخیر تشدید شده است.

۴)‌ احمد توکلی، نماینده مردم تهران روایت کرده از سال ۸۴ که احمدی نژاد از او خواسته بود افرادی را برای کابینه اش معرفی کند. او لیستی را می فرستد ولی احمدی نژاد می گوید ژنرال نمی خواهم، سرباز می خواهم. این روحیه را می توان در شخصیت سیاسی خامنه ای به آسانی رصد کرد. او هرگاه فرصت کرده بازیگران را سر بریده، با پنبه یا شمشیر، مایل هم نیست بازیگران بزرگی مانند هاشمی مقابلش رشد کنند و جایگزین پیدا کنند. در تازه ترین نمونه وقتی عباس واعظ طبسی، امپراتور خراسان رضوی فوت کرد، خامنه ای میراثش را بین سه نفر تقسیم کرد، نمایندگی خودش را به احمد علم الهدی داد، ابراهیم رئیسی را متولی آستان قدس رضوی کرد و برای حوزه علمیه مشهد هیات امنا تعیین کرد. هر سه اینها پیش از این در اختیار واعظ طبسی بودند. می توان بر مبنای این مدل و سوابق رفتاری نحوه برخورد او با حسن روحانی را هم تحلیل کرد. در ماه های اخیر تحلیل هایی در میان اصلاح طلبان مطرح شده که حسن روحانی بی خیال انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ شود و وقت بیشتری را در مجلس خبرگان بگذارد. وقت گذرانی در خبرگان که خوشگذرانی نیست، تدارک است. این ایده ولو خام به نظر برسد، نشانه یک تمایل است. این تمایل در حد جنگ روانی نیست و کم نیستند کسانی که فکر می کنند روحانی می تواند رهبر بعدی ایران باشد. برای رسیدن به این موقعیت، حسن روحانی شخصیت قدرتمندی دارد. پایگاه نفوذ او تنها محدود به رای دهندگان یا جریان های اعتدال گرا، اصلاح طلب و یا اصولگرای میانه رو نیست. در طول سه سال گذشته، مراجع تقلید ساکن قم بر خلاف دوران احمدی نژاد و محمد خاتمی، بیشترین حمایت های علنی را از حسن روحانی داشته اند. آنها در جریان شکاف های قدرتمند بین خامنه ای و روحانی در کنار و یا پشت سر خامنه ای نایستاده اند و از سیاست های دولت روحانی حمایت کرده اند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم می تواند اکبر هاشمی رفسنجانی را از لیست کاندیداهایش برای مجلس خبرگان حذف کند ولی حسن روحانی را نمی تواند. می توان رگه هایی از این حمایت را حتی ائمه جمعه منصوب خامنه ای هم یافت. روحانی به سابقه طولانی اش در دوران جنگ و حضورش در شورای عالی امنیت ملی حامیانی در میان نیروهای نظامی هم دارد. سابقه امنیتی را هم می توان به این دوگانه افزود و نشانه های دیگری هم یافت تا درک کرد شخصیت سیاسی روحانی قدرتمندتر از چیزی است که درباره یک رییس جمهور در ایران انتظار می رود. در مقابله با چنین چهره ای طبیعی است که خامنه ای با قدرت بیشتری وارد عمل می شود. او مانند محمود احمدی نژاد بی ریشه نیست، اینطور هم رفتار نکرده که سمعا و طاعتای توام با نق بگوید و برود دنبال کارش، جواب داده و بر جوابش پافشاری کرده است. چنین روحیه ای کار را برای رهبر جمهوری اسلامی سخت تر کرده است. در عین حال حسن روحانی در برابر سایر بازیگران ارشد حاضر در صحنه برتری شخصیتی دارد. رهبر جمهوری اسلامی بر این باور است که اگر خودش جلوی دولت به طور آشکار و قوی نایستد، صدای های منتقد و مخالف در حد و موقعیتی نیستند که شنیده شوند. در عین حسن روحانی بارها نشان داده در برابر این صداها به شدت بداخلاق، حاضر جواب و رک است. با وجود چنین ملاحظات و مخاطراتی، چاره ای جز جنگ تن به تن نیست، جنگی که دامنه اش تا انتخابات ریاست جمهوری آینده کشیده می شود. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر