۱۳۹۴ دی ۲۶, شنبه

حقوق زنان


از سال 1945 تا 1993 (زمان برگزاری دومین كنفرانس بین المللی حقوق بشر در وین) نزدیك به 48 سال طول كشید تا جامعه بین المللی به این باور برسد كه «حقوق زنان، حقوق بشر است.»
با پایان جنگ جهانی دوم كه فرد به عنوان موضوع حقوق بین المللی شناخته شد و به ویژه در دهه های اخیر جنبشی جهانی برای تأكید بیشتر بر مسایل مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (نسل دوم حقوق بشر) و حق جمعی (حق توسعه، حق زیستن در صلح و حق داشتن محیط زیست سالم) كه همان نسل سوم حقوق بشر است، سر بر آورده و بر تفكیك ناپذیری این حقوق از حقوق مدنی و سیاسی (نسل اول حقوق بشر) تأكید دارد و در این میان توجه به حقوق اساسی بشر و آزادیهای بنیادین افراد به مرور جای خود را باز كرده است.
در حالی كه زنان در بیشتر جوامع به پیشرفتهای مهمی نایل شده اند اما هنوز هم تقریباً در همه جا به مسایل مربوط به زنان اولویتی ثانوی اعطا می شود. زنان به شیوه های پنهان و آشكار با تبعیض و به حاشیه راندگی جامعه مواجه اند و در ثمرات تولید به گونه ای برابر سهیم نیستند.
تاکنون وضعیت زنان موضوع بیش از 20 سند حقوقی بین المللی بوده که هریک از این اسناد مبین و منعکس کننده مشکل خاصی در رابطه با موقعیت زن می باشد.
( کنوانسیون یا منشور) سند تدوین جدیدترین تلاش های عمده حقوق بین الملل برای توسعه وضع زنان در جهان است. – بدیهی است اتخاذ ابتكارات و انجام اقدامات لازم و غلبه بر موانع و پرداختن به چالشها، با مشاركت و ایفای نقش مكمل كلیه بازیگران جامعه مدنی و ذینفعان مختلف در همه سطوح و جز در سایه عزم، اراده و همتی جدی در سطح ملی ممكن نمی شود، به ویژه امروز كه جهان در سالهای نخستین هزاره جدید به سر می برد و فرصتها و تهدیدهایی متوجه فرهنگها، ملتها، و هویتهای ملی، قومی و مذهبی شده است.
از یك سو گردش آزاد اطلاعات، سهولت ارتباط جهانی میان سازمانها، گروهها، افراد و جمعیتهای مدافع حقوق بشر، حقوق زنان و حفظ محیط زیست و تقویت نقش سازمانها و مجامع بین المللی در این امور را به ارمغان آورده است و از سوی دیگر چالشهای جدی و سرنوشت ساز در مسیر عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع پدید آورده و بر
ارزشهای فرهنگی، شیوه زندگی و اشكال ارتباطات تاثیر گذارده است و پیامدهایی را نیز برای نیل به توسعه پایدار به همراه داشته است.
بهره برداری لازم از این فرصتهای طلایی و بی بدیل و در عین حال برنامه ریزی برای برخورد منطقی و عقلایی با تهدیدات این فرآیند، مشاركت بیشتر و مؤثر كشورهای در حال توسعه را در روند بین المللی تصمیم سازیها و تصمیم گیریها طلب می كند
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر